امروز فرصتی پیش اومد که بتونم یکی از وبلاگ نویسهای جالــب و عجیب بلاگستان رو ملاقات کنم. اگر بگم چه کسی رو، خودتون جالب و عجیب بودنش رو تایید میکنید :) بعد از این که دیدمش فهمیدم کلی زیبا و پرانرژی و خوش صحبت هم هست :)) WITCH همون خانومیه که ازش حرف زدم :) وقتی دیروز تماس گرفتم از شدت انرژی و صمیمیتی که توی کلامش بود فراموش کردم خودم رو معرفی کنم ^_^ تا اینکه دیگه خودش پرسید. قرار بر دیدن همدیگه تو چهل ستون شده بود. برای دیدنش کلی هیجان داشتم. ویچ گفته بود چه لباسی میپوشه اما من میخواستم اونی که پیدا میکنه باشم، پس نگفتم :) ... بالاخره همدیگه رو دیدیم،چهرهاش فوقالعاده دوست داشتنی بود. اصلا توقع نداشتم وقتی اصفهان مسافره بخواد هدیهای واسه من بگیره. دلارام عزیز شرمندهام کردی، ممنون از ماگ :) بعد از ماچ و روبوسی یه کوچولو نشستیم و صحبت کردیم و بعد از چهل ستون دیدن کردیم. تموم همراهاش من رو میشناختند، معلوم نیست از من چی چی براشون تعریف کرده بوده :)) یکی از چیزهای جالب یکی بودن ماه تولدمون بود :) من عاشق این گزینهام ^_^ ما دو نفر بودیم اما در اصل سه نفر بودیم!! :) با اجازه اون شخص با اسم «کلاهدوز» یکی از شخصیتهای توی سرزمین عجایب بشناسیمش. مرررسی از حضور هر دوتون :)) شما هم با جادوگرها و کلاه دوز ها تو اردیبهشت برید چهل ستون و هشت بهشت و هرکجا که دلخواهتونه، هیجان انگیزه ;) + اگر کنجکاو شدید تا بفهمید کلاه دوز دوستداشتنی ما چه کسی هست این پست از جادوگر رو بخونید :))